مثل کریستال




این فردای روزیه که از بیمارستان مرخص شدم دارم میرم مطب دکتر واسه چک آپ همه لباسام فعلا برام بزرگن انقد کوچیکم که همه با احتیاط بلندم میکنن که مبادا طوریم بشه (یه چیز خنده دار :مامانم فعلا بلد نیست چطوری با من رفتار کنه) هیسسسسسسس به هیچکس نگینا خب بعدا یاد میگیره من که این 8 روز هم حتی پیشش نبودم حتی بلد نیست دایپرمو عوض کنه ولی زود فهمید چطوری !!
2 Responses
  1. عمه لیلا Says:

    تو اینجا چقدر ناز و کوچولویی عزیزم
    وقتی توبیمارستانبودی خیلی ناراحت و نگران بودیم چون ندیده بودیمت ونگرانت بودیم مرخص شدنت هممونو خیلی خوشحال کرد
    همیشه شاد باشی عزیزم


  2. Ben Says:

    همه نگران بودن حتی خود مامان هم فکر میکرد نکنه این نگرانی کوچیک به یک مسئله بزرگ تبدیل بشه اما به خیر گذشت